✅ روشهای توسل به امام عصر ✅
جمعه 98/05/25
?? روش توسل به امام عصر از طریق خواندن دعا :
? دعاي توسّل به حضرت بقيّة اللَّه عجّل اللَّه تعالي فرجه:
? در کتاب «قبس المصباح» دعاي توسّل به حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه - که دعايي است مختصر - چنين نقل شده است :
أَللَّهُمَّ إِنّي أَسْأَلُکَ بِحَقِّ وَلِيِّکَ وَحُجَّتِکَ صاحِبِ
الزَّمانِ إِلّا أَعَنْتَني بِهِ عَلي جَميعِ اُمُوري، وَکَفَيْتَني
بِهِ مَؤُونَةَ کُلِّ مُوذٍ وَطاغٍ وَباغٍ، وَأَعَنْتَني بِهِ، فَقَدْ
بَلَغَ مَجْهُودي، وَکَفَيْتَني کُلَّ عَدُوٍّ وهَمٍّ ]
وَغَمٍّ[ وَدَيْنٍ، وَوُلْدي وَجَميعَ أَهْلي وَ إِخْواني، وَمَنْ
يُعْنيني أَمْرُهُ وَخاصَّتي ، آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ.
? نجم الثاقب ص 731
? در کتاب «جنّات الخلود» ميگويد : غلبه و پيروزي بر دشمنان در روز نبرد و غير آن، و پرداخت قرضها همه و همه بستگي دارد که بدين طريق به حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه متوسّل شوي.در آن کتاب پس از ذکر اين نکته، دعاي مذکور را نقل کرده است.
? جنّات الخلود ص 40
?ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج?
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی
جمعه 98/05/25
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی
از ازل چرخانده دل ها را خدا ، سوی علی
او مع الحق گفت و از آن روز ما را میکُشند
دار ما خرما فروشان حلقه ی موی علی
ماندهام احمد پیمبر بود یا عطار عشق
بس که سلمان ها ، مسلمان کرد با بوی علی
گر میاندیشی نماز و روزهات را میخرند
ای برادر ! این تو و این هم ترازوی علی
بیشتر از برق دَم های دو سوی ذوالفقار
دوستان را کشته خَم های دو ابروی علی
هر که دل خوش کرده در عالم به نام دیگری
یا علی نشنیده است از سوی بانوی علی
آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی
ما و خاک کوی قنبر ، قنبر و روی علی
((قاسم صرافان))
hadisevasl.blog.ir
مدح امیرالمومنین علیه السلام
جمعه 98/05/25
مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد
شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست
من که حیران تو حیران توام می دانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانم
همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد
کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است
کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید
کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:
«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید
می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت
ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط
نه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد
سالیانی ست که معراج خدا می خواهد
زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند
دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی
رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی
وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی
وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی
در هوا تیغ دو دم نعره ی هو هو می زد
نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد
بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را بردار
بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی است
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید.
شعر از حمیدرضا برقعی