تلنگر
20 آذر 1397 توسط رحمانيان كوشككي
? کشاورزی يک مزرعه بزرگ گندم داشت
زمين حاصلخيزي که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.
هنگام برداشت محصول بود شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد.
پيرمرد کينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد.
مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعلهور در مزرعه به اينطرف و آن طرف ميدويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش در اين تعقيب و گريز. گندمزار به خاکستر تبديل شد.
✅ وقتی کينه به دل گرفته و در پی انتقام هستيم بايد بدانيم آتش اين انتقام دامن خودمان را هم خواهد گرفت بهتر است ببخشيم و بگذريم…